Sheeplog |
Friday, June 02, 2006
نه تنها پروژه تموم شد، بلکه ارائهاش هم انجام شد و خلاص. کلی چیز یاد گرفتم. اون کارهایی که گفتم رو بعضیهاش رو انجام دادم. بعضیهاش رو هم نه! ولی سرهم بندی نکردم. روز تحویل رفتم سر کلاس به استادم گفتم که نوشتن مقاله تموم نشده و تا آخر شب وقت میخوام. اون هم موافقت کرد. بعد چون قرار بود هرکس کارش رو در کلاس ارائه کنه دنبال داوطلب میگشت. من هم بچه پررو هنوز تموم نکرده داوطلب شدم.
۱۰ روز دیگه هم امتحان پایان ترمه و کولاک. از امروز هم تو شرکت شروع کردم به مرتب کردن اطلاعات و دادهها. کاری که معمولا از زیرش در میرم. دیشب فیلم شوهرها و زنهای وودی آلن رو دیدیم. برای کسانی که شک دارند ازدواج کنند خیلی مفیده. چون این فیلم رو که ببینند شکشون کاملا برطرف میشه و دیگه فکر ازدواج به ذهنشون خطور نمیکنه. خانم عزیز تمام مدت فیلم به من چشم غره میرفت که این چه فیلمیه گرفتی. من هم سر به سرش میگذاشتم. امروز با برادرم یک گفتگوی اینترنتی فیالبداهه و شاعرانه (تن همه شعرا تو قبر لرزید) کردیم. بعد از اینکه گفتگومون تموم شد حیفم اومد که تمام این خلاقیت رو دور بریزیم ازش اجازه گرفتم که اینجا کپی کنم. البته ما فینگلیش نوشته بودیم من اینجا به خط زیبای فارسی ترجمهاش کردم: من: ظهر که از غروب داغ تره پنچری ماشین هم بی خطره تو: زور من قد چند نفره دلم تنگ یک سفره من: هرگز از من نپرس که چه خبر هرچه میکشم است از این اخبار تو: اما میگه اونجا یه اژدهای سه سره که خیلی هم بی پدره من: از سمت دیگه بری هواش بهتره دیدن مردمانش هم جزو سفره تو: وقتی کولر باشه سرما گرما بی اثره دیدن به چشم دله نه به چشم سره من: راه دریا برای آدم با طربه قایقت هم در شط العربه تو: اما اونجا گفتن راهش یک طرفه میره سمت خونه ابن عرفه من: زندگی بی سفر کار عبثه هرکی این رو ندونه مثل بقره تو: با این همه پر از خطره اما کی گفته راه آسونش بهتره من: گفتنش همیشه آسونتره مرد میدون بودن یه کار اکبره تو: اما اکبر خودش پیش اصغره اصغر بهش میگه خیلی خیلی انتره من: انتر برایه مادرش گل پسره هرکی ندونه فکر میکنه که از ماه خوشگلتره تو: اما همه میدونن که ماه از همه چی سفیدتره خونه خاله کدوم وره؟ من: توبره زندگی از کارهای بیهوده پره خونه خاله از اینوره و از اونوره! این رو نوشتم براتون درس عبرت بشه که دچار گفتمان شاعرانه نشید. |
From a sheep point of view. powered by blogger comments by HaloScan
آنچه گذشت ...
05/01/2003 - 06/01/2003
11/01/2003 - 12/01/2003
12/01/2003 - 01/01/2004
01/01/2004 - 02/01/2004
02/01/2004 - 03/01/2004
03/01/2004 - 04/01/2004
04/01/2004 - 05/01/2004
05/01/2004 - 06/01/2004
06/01/2004 - 07/01/2004
07/01/2004 - 08/01/2004
08/01/2004 - 09/01/2004
09/01/2004 - 10/01/2004
10/01/2004 - 11/01/2004
11/01/2004 - 12/01/2004
12/01/2004 - 01/01/2005
01/01/2005 - 02/01/2005
02/01/2005 - 03/01/2005
03/01/2005 - 04/01/2005
04/01/2005 - 05/01/2005
05/01/2005 - 06/01/2005
06/01/2005 - 07/01/2005
07/01/2005 - 08/01/2005
08/01/2005 - 09/01/2005
09/01/2005 - 10/01/2005
10/01/2005 - 11/01/2005
11/01/2005 - 12/01/2005
12/01/2005 - 01/01/2006
02/01/2006 - 03/01/2006
03/01/2006 - 04/01/2006
04/01/2006 - 05/01/2006
05/01/2006 - 06/01/2006
06/01/2006 - 07/01/2006
08/01/2006 - 09/01/2006
09/01/2006 - 10/01/2006
10/01/2006 - 11/01/2006
11/01/2006 - 12/01/2006
12/01/2006 - 01/01/2007
01/01/2007 - 02/01/2007
|